Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهسا مژدهی: چین و عربستان وارد دور تازه ای از روابط خود با یکدیگر شده اند و بیش از ۴۰ قرارداد همکاری به امضا رساندند. بیانیه اخیر این دو که پس از سفر رئیس جمهور چین به ریاض منتشر شد و رگه های ضد ایرانی آن به قدری آشکار شد که به حضور سفیر چین در وزارت خارجه و ابراز گله طرف ایرانی انجامید، نشان داد که پکن تعارف را با تهران کنار گذاشته و سمت و سوی جدیدی را در رقابت های خاورمیانه انتخاب کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نصرت الله تاجیک کارشناس مسائل کشورهای عربی درمورد این سفر و ابعاد آن را خبرآنلاین به گفتگو نشست:

>>> بیشتر بخوانید: مسیر چین از ایران جدا شد؟ حالا دیپلماسی را یادگرفتید از چینی ها؟!

نصرت الله تاجیک در مورد بیانیه چین و عربستان در روابط منطقه گفت: این بیانیه یک متن غیرمتوازن، طرفدارانه و در حقیقت یک بده بستان است بین عربستان و چین و از طرف دیگر بین عربستان و سایر کشورهای عربی منطقه تا هم دغدغه هایشان مخصوصا نسبت به ایران را مطرح کنند و هم عربستان بطور عام و محمد بن سلمان بطور خاص میخ زعامتش بر اعراب را محکمتر بکوبد! اما به عقیده من به هر چیزی باید در سطح خودش بها داده شود و عکس العمل نشان داد. بیانیه ای با این مشخصات یک چند روزی در خبرگزاری ها می ماند و فراموش می شود. اما باید دید که چرا چنین بیانیه نادرستی صادر شده. چین نیاز به انرژی با ثبات و دائم دارد برای توسعه اقتصادی و روابطی که بین عربستان و چین شکل گرفتهٰ جدید نیست. از دهه هشتاد میلادی این روابط وجود داشته. طی چهل سال گذشته این ارتباطات بین ریاض و پکن وجود داشته و بیشتر جنبه اقتصادی دارد و نه جنبه استراتژیک. یعنی خرید نفت صورت می گرفته و در ازای آن کالاهای مصرفی به عربستان صادر می شده است. اما الان یک سلسله اتفاقات دیگری دارد دیده می شود و شرایطی به وجود آمده که از یک چین محافظه کار که خیلی با احتیاط و دوراندیشی موضع گیری می کرد، بیانیه ای مانند آنچه دیدیم بیرون می آید. این یا اشتباه محاسبه چینیهاست و یا تغییر رویکرد آنها نسبت به منطقه و نه ما. درست است که ما با عربستان رقابت داریم اما معلوم نیست حساسیت آمریکائیها نسبت به این رویکرد چین کمتر از ما باشد و این به این مفهوم نیست که چینیها بخواهند در کنار عربستان قرار گرفته و ضد ایران باشند. در این بیانیه چهار بند ۷ ، ۹ ، ۱۱ و ۱۲ مغایر رویکرد، سیاست و استراتژی ما در منطقه است. این بیانیه بیشتر به جای اینکه اینده ای را ترسیم کند، نشان می دهد که سعودی ها دارند امتیازاتی به چین می دهند و در ازای آن چینی ها امضای خود را پای خواسته های عربستان قرار می دهند.

تاجیک افزود: من فکر می کنم که تمرکز بر بند دوازده مربوط به تمامیت ارضی ایران و احضار سفیر چین نباید بسنده کرد. البته این موضوع از نظر وحدت سرزمینی ما بسیار مورد اهمیت است. اما موارد دیگری هم که در این بیانیه آمده اگر در بستر رقابت منطقه ای ایران و عربستان دیده شود، شاید چینی ها اشتباه کرده اند که در فضای رقابت ایران و عربستان افتاده اند. شاید هم مساله نفت آنقدر برایشان مهم است که چنین تصمیمی گرفته اند. در عین حال شاید بخشی از این تصمیم به مسائل موجود در سیاست خارجی و مشکلات داخلی ما هم برگردد. این مسائل ممکن است باعث شده باشد که چینی ها روابط خود را از طریق هزینه کردن از جیب ایران با سعودی ها محکم کنند. چینی ها مهر صحت به خواسته های غیر معقول عربستان که طی ۵ دور مذاکره در بغداد با ایران مطرح و باعث به بن بست رسیدن مذاکرات شده است زده اند. در این مورد هم ما باید به آنها گله کنیم و طلبکار باشیم اما نه با رویکرد تایوانی! این که آنها بین دو قدرت منطقه ای بیایند پای بیانیه ای را امضا کنند که هم نامتوازن است و هم علیه رویکرد ما در منطقه استٰ چیز پسندیده ای نیست.

این کارشناس با اشاره به اینکه این بیانیه گذراست و تاثیر زیادی ندارد گفت: چینی ها روابط گسترده ای با کشورها منطقه دارند و نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار قرار داد با کشورهای خاورمیانه دارند که مربوط به خرید نفت و فروش کالاست. چینی ها پولی را که بابت خرید نفت می دهند از طریق فروش کالاهای مصرفی به کشورها منطقه به اقتصاد چین برمی گردانند. چه از طرق سرمایه گذاری در عربستان و یا برگرداندن دلارهای صادراتی به چین و تقویت پشتوانه ارزی خود. من معتقدم باید به این بیانیه به مقدار اهمیتی که دارد پرداخته شود. ما باید تنظیمات سیاست خارجی خود را به گونه ای جلو ببریم که کارت های فراوانی در دست داشته باشیم. نگاه به شرق فی النفسه بد نیست. اما نگاه به شرقی صحیح است که ما بتوانیم از عناصر و کارت های توازن بخشمان استفاده کنیم. در غیر این صورت نگاه به شرق فقط یک آه است نه بیشتر.

او در ادامه به موضوع نگاه به شرق پرداخت و گفت: با این وضعیت ما باید نگاه شرق را طبق اصول قانون اساسی و نوع نگاهی که به استقلال داریم تنظیم کرده و در روابط خود یک توازنی داشته باشیم. ما باید بدانیم که دوستی و دشمنی ابدی در سیاست خارجی وحود ندارد. تنوع بخشی به روابط با شرق و غرب زیر ساخت نگاه به شرق است و در غیر اینصورت باید دائم امتیاز بدهیم!

تاجیک به سفر شی رییس جمهور چین به عربستان بیشتر پرداخت و گفت: نباید به سفر او به ریاض بیش از آن وزنی که دارد توجه کرد. خاورمیانه درست است که آبستن حوادث است اما دقت کنیم که خاورمیانه یک عنصر ثابت نیست که آقای شی یا چین بیاید و تحولاتی در این منطقه ایجاد کند. چین به دنبال تامین انرژی ثابت و پایدار و در مقابل بازاری برای کالاهای مصرفی اش است. البته در معادلات چین و عربستان فقط به این موضوع بسنده نمی شود. بلکه معادلات منطقه ای هم مطرح است. در این میان اینطور نیست که امریکایی ها نسبت به اینگونه روابط فقط نظاره گر باشند. ریاض در رویکرد موازنه مثبت از یک طرف با غرب و امریکایی ها کار می کند و در طرف دیگر با چینی ها. اما در نهایت به دلیل سوابق و روابطی که بین عربستان و امریکا است؛ آنها یک سیستم غربی هستند. آنها یک رهبریتی در دنیای عرب و جهان اسلام و صنعت و تجارت نفت دارند که از این ظرفیت برای نزدیک شدن برچین و همزمان فشار بر دموکرات ها استفاده می کنند.

وی تصریح کرد: سعودی ها قراردادهایی می بندند که بخشی از آنها اجرایی می شود و بخشی از آنها ممکن است به دلایلی چون تغییر دولت در آمریکا اجرایی نشود. سعودی ها سعی می کنند کارت های خود را در بازی های بین المللی اضافه کنند، نه اینکه آنها را بسوزانند و از بین ببرند. شرایط خاورمیانه و شرایط خود عربستان چه از نظر داخلی و چه خارجی مشکلاتی دارد. اما به نظر چینی ها آنها یک نظام تثبیت شده هستند و فکر می کنند این سرمایه گذاری برای رسیدن به یک نفت پایدار سرمایه گذاری خوبی است. البته ممکنه تلقی دیگری از کار با ایران داشته باشند. به هر صورت اوضاع داخلی ما اعم از التهابات اجتماعی کنونی، فساد و نظام اداری کشور ، مسائل و چالشها و بحرانهای که در حکمرانی و جامعه و سیاست داریم و مشکلاتی که در سیاست خارجی برای خود فراهم نموده و تقریبا" با نیمی از دنیا روابط منطقی و متعادلی نداریم و اقتصاد کشور به اذعان اقتصادانان بیطرف پوکیده است و به اینها اضافه شود فعالیتهای مخالفین، رقبا و دشمنان ما و مخصوصا ائتلاف عبری و عربی که تصویر درستی در نزد قدرتهای جهان درست نمیکند تا روی ما حساب کنند! لذا شاید چین که به صراحت به ما گفته که با مدل رویاروئی ما با آمریکا و جامعه جهانی موافق نیست به این رسیده که بیش از این معطل عادی شدن شرایط داخلی و بین‌المللی ایران نباشد.

این کارشناس ادامه داد: چین محاسبه گر و منفعت محور است و فعلا خیلی دنبال انتلافهای سیاسی نیست و بیشتر تلاش دارد اقتصاد دنیا را قبضه کند! که کار راحتی هم نیست. چین حدود نیمی از نفت مورد نیازش را از این منطقه تامین میکند. با این سیاست ضدیت با غربی که ما شروع کرده ایم چینیها خیالشان از سوی ما راحت است که و لذا میدانند اگر آمریکائیها بخواهند برای کنترل چین ، شیر لوله نفت را ببندند نقطه شروعش عربستان است. لذا به دنبال وابسته کردن عربستان به زمینه هائی همچون فناوری هسته ائی و موشکی و پهپادی به خود هستند تا از اقدامات آمریکا علیه خودشان از طریق عربستان جلوگیری کنند. تا اینجای کار شاید مشکلی نباشد اما هزینه کردن از جیب ایران برای این پیشدستی به مزاق مردم ایران خوش نیامد که نسبت به سیاست نگاه به شرق حکومت و مخصوصا" غلظت آن که در دولت سیزدهم افراط گرایانه و بدون پشتوانه های لازم و از جمله متنوع کردن روابط خارجی، حساس هستند و کلا" هم از چینیها بدلیل بعضی اقداماتشان و نیز از رها کردن نیمه تمام بعضی از پروزها خیلی خاطره خوبی ندارند! گذشته از بنجلی کالاهای چینی که مسببش تجار غیر ملی و فاسد کشور هستند یا چینیها؟! اما مردم ایران از اینکه آنها راه ابریشم باستانی که ایران عنصر اصلی اش بود را به پروژه یک جاده یک کمربندی تبدیل کردند که ایران را دور بزند بی تفاوت نگذشته اند! اما شرایطی که بر آنها و اقتصادشان تحمیل شده این وضعیت غیر منصفانه را تحمل میکنند ولی رضایت ندارند!

تاجیک در پایان گفت: در این اقدام رئیس جمهور چین هم باعث آزردگی مردم شد و هم کار دولت و حکومت برای داشتن یک رابطه متوازن و معقول با چین را سخت کرده است! حتی توضیحات شکلات گونه سفیر چین در وزارت امور خارجه مورد پذیرش افکار عمومی و مردم قرار نگرفت که " سفر رئیس‌جمهورمان به ریاض هم برای کمک به صلح و ثبات منطقه بود. در روزهای آینده معاون نخست‌ وزیرمان به ایران سفر خواهد کرد."! برای صلح و ثبات که با یکطرف علیه طرف دیگر بیانیه نمیدهند و علاوه بر دخالت در امور سرزمینی در رقابت دو بازیگر عمده ایران و عربستان به سمت دومی غش نمیکنند! طرفی که اقداماتش علیه همسایه عربش یمن یکی از منابع نا امنی در منطقه شده است و چینیها که بوی نفت مستشان کرده پا روی خون کودکان یمنی گذاشته و به راحتی از دست آلوده به خون سعودیها در یمن که شائبه جنایت جنگی هم محتمل است عبور کرده اند! کوتاه سخن آنکه: سیاست خارجی چین منفعت محور و به دنبال توازن بخشی در روابط خارجی و تنوع بخشی به منابع تامین انرژی توسعه پایدار برای رقابت با آمریکا است و خودش را به هیچ کشوری حتی روسیه وابسته و محدود نمیکند! راه حل نیز ایراد گرفتن به چین و فرمول تایوانی دادن نیست که بسیار نابخردانه است! اگر چه به این اقدام دور از هزم و احتیاط چینیها انتقاد بسیار وارد است اما تجربه خوبی هم هست! بلکه راه ما از سر و سامان دادن به سیاست خارجی و دوری از شعارهای غیر واقعی از طریق ایجاد یک رابطه متوازن با غرب و شرق و ساماندهی برجام میگذرد! برجامی که بستر تعامل با جامعه جهانی و رویکرد بین المللی گرائی ما بود، نه چرتکه داده ها و ستانده ها!

۳۱۱۳۱۲

کد خبر 1705623

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: چین عربستان ایران و عربستان ایران و چین بین عربستان سیاست خارجی نگاه به شرق منطقه ای سعودی ها چینی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۸۹۹۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل!

به گفته مقامات آمریکایی، عربستان سعودی و ایالات متحده در حال نهایی کردن جزئیات یک توافق مهم برای تقویت تجارت و دفاع دوجانبه هستند، اما اگر عربستان و اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار نکنند، توافقی حاصل نخواهد شد.

به گزارش جماران، سی ان ان در تحلیلی در این باره می‌نویسد:

یک معاهده دفاعی، ائتلاف امنیتی هفت دهه‌ای بین عربستان سعودی و ایالات متحده را مستحکم و آن‌ها را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک می‌کند، زیرا دشمنان ایالات متحده مانند ایران، روسیه و چین به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه هستند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، مدت‌هاست که به دنبال روابط با عربستان سعودی است، زیرا این اقدام می‌تواند در سراسر جهان اسلام تاثیر خود را بگذارد.

متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت که ایالات متحده در حال مذاکره برای یک قرارداد بزرگ شامل سه جزء است.

مولفه اول شامل بسته‌ای از توافقات بین آمریکا و عربستان سعودی، مولفه دیگر عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و مولفه سوم تشکیل کشور فلسطین است.

به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این سه با هم مرتبط هستند و هیچ کدام بدون دیگران جلو نمی‌روند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک میزگرد در کنفرانس اقتصادی این هفته در ریاض گفت: برای اینکه عادی سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل محقق شود، باید مسیری برای تشکیل کشور فلسطین و «آرامش در غزه» وجود داشته باشد. به نظر من کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با هم در زمینه توافقات خود انجام داده اند، به طور بالقوه به اتمام نزدیک است، اما برای پیشبرد عادی سازی دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.

وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، در حاشیه این مجمع، بلینکن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی (MBS) دیدار کرد تا در مورد این توافق گفتگو کند. کارشناسان، پیمان عربستان و آمریکا را «مجموعه‌ای جامع از تفاهمات» توصیف می‌کنند که شامل تضمین‌های امنیتی، اقتصادی و فناوری برای سعودی و همچنین حمایت از برنامه هسته‌ای غیرنظامی این کشور می‌شود.

انتظار می‌رود این توافق عادی‌سازی از توافق‌نامه ابراهیم، مجموعه‌ای از معاهده‌هایی که چهار کشور عربی اسرائیل را در سال ۲۰۲۰ به رسمیت شناختند و تقاضای دیرینه اعراب برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به عنوان پیش‌شرط به رسمیت شناختن اسرائیل را نادیده گرفتند الگوبرداری شود.

محمد بن سلمان پیشتر گفته بود که توافق با اسرائیل «بزرگترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد» خواهد بود. در سال ۲۰۲۱، نتانیاهو این توافق را اینگونه توصیف کرد که اسرائیل را قادر می‌سازد «دکترین قدیمی و خطرناک سرزمین در ازای صلح را جایگزین کند و صلح را در ازای صلح به ارمغان آورد، بدون اینکه اسرائیل حتی یک سانتی‌متر از دست بدهد».

از آن زمان، دولت بایدن عادی سازی اسرائیل و عربستان را در مرکز سیاست خاورمیانه‌ای خود قرار داده است. ایالات متحده و عربستان سعودی در سال ۲۰۲۳ به گفتگو‌ها درباره این پیمان ادامه دادند و انتظار می‌رفت که بلینکن در ۱۰ اکتبر سال گذشته به ریاض برود تا درباره جزئیات آن صحبت کند، این تاریخ درست سه روز قبل از حمله حماس به اسرائیل بود که عملا این توافق را به تاخیر انداخت.

تحلیلگران می‌گویند که حمله بعدی اسرائیل به غزه که این منطقه را ویران کرده و بیش از ۳۴۰۰۰ فلسطینی را کشته، ممکن است پارامتر‌های توافق را برای عربستان سعودی تغییر داده باشد. اکنون پذیرش بخشی که خواستار مسیری «غیرقابل بازگشت» به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی است، کلید اصلی بخش عادی سازی توافق گسترده‌تر خواهد بود.

نتانیاهو بار‌ها چشم انداز تشکیل کشور مستقل فلسطینی را رد کرده و استدلال می‌کند که این امر به امنیت اسرائیل آسیب می‌زند و بر ادامه جنگ غزه تا زمانی که حماس از بین برود، مصمم است.

تحلیلگران می‌گویند که این موانع ممکن است منجر به تلاش عربستان برای بستن توافق دوجانبه بدون جزء عادی سازی توافق شود. اما چنین رویکردی با موانع بزرگی روبرو خواهد شد. سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در این باره می‌گوید: توافقی که تعهد نظامی قاطعانه ایالات متحده به امنیت عربستان سعودی را بدون مولفه عادی سازی ایجاد می‌کند، بعید است از کنگره آمریکا عبور کند.

اگر توافقنامه دفاعی متقابل در قالب یک معاهده مورد مذاکره قرار گیرد، برای الزام آور شدن نیاز به ۶۷ رأی در سنا دارد. گراهام در پاسخ به گزارش‌هایی مبنی بر تصمیم عربستان سعودی گفت: بدون عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان و اطمینان از تامین نیاز‌های امنیتی اسرائیل در مورد پرونده فلسطین، رای بسیار کمی برای توافق دفاعی متقابل بین ایالات متحده و عربستان سعودی وجود خواهد داشت.

کارشناسان می‌گویند که شاید بایدن بتواند با الگوبرداری از توافقنامه امنیتی دیگری که سال گذشته با بحرین امضا کرد، کنگره را برای رسیدن به توافق دور بزند. به گفته فراس مکساد، کارشناس ارشد و مدیر توسعه استراتژیک در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی سی، مسیر دیگری وجود دارد که حول توافقنامه یکپارچگی و رفاه امنیت جامع که دولت بایدن در سپتامبر ۲۰۲۳ با بحرین امضاء کرد، الگوبرداری شده است. متن این پیمان صراحتاً بیان می‌کند که ممکن است از طرف‌های دیگر برای پیوستن دعوت شود.

با این حال، هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه دولت بایدن برای تصویب توافق دوجانبه با عربستان سعودی، کنگره را دور بزند، وجود ندارد. برای عربستان سعودی، توافق دوجانبه با ایالات متحده یک پیروزی بزرگ خواهد بود، که نشان دهنده پایان دورانی است که بایدن به دنبال تضعیف محمد بن سلمان به اتهام دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست در کنسولگری سعودی در استانبول بود.

برخی کارشناسان معتقدند که این توافق همچنین «سلطه آمریکا را در خاورمیانه برای نسل‌ها تثبیت می‌کند و چالش رو به رشد چین و روسیه را کمرنگ می‌کند.» محمد بن سلمان مشتاق تقویت سیستم دفاعی عربستان و تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان به دور از هیدروکربن است، زیرا او یک سیاست اقتصادی بلندپروازانه به نام چشم انداز ۲۰۳۰ را دنبال می‌کند. پادشاهی سعودی دارای یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی نوپا است که ولیعهد مایل به توسعه آن با حمایت ایالات متحده است.

به گفته کارن یانگ، محقق ارشد پژوهشی در مرکز دانشگاه کلمبیا، عربستان سعودی مایل است با ایالات متحده معامله کند و این احتمالاً بهترین زمان در دوران دولت بایدن برای کمک به برخی از مسائل مهم در کنگره نظیر سیاست جهانی انرژی است.

یکی دیگر از نقاط سخت در حمایت ایالات متحده از چنین برنامه ای، مخالفت آمریکا با غنی سازی محلی اورانیوم در داخل خاک کشور‌ها است، غنی سازی یک جزء کلیدی برای تولید انرژی هسته‌ای است که می‌تواند برای تولید سلاح‌های هسته‌ای نیز استفاده شود. عربستان سعودی از نظر ذخایر اورانیوم غنی است و اصرار دارد که بتواند آن را در داخل غنی سازی کند. در صورت تحقق چنین مسئله‌ای این برای یک کشور عربی برای اولین بار خواهد بود. برای مثال، امارات متحده عربی همسایه، اورانیوم غنی شده را برای نیروگاه‌های هسته‌ای خود وارد می‌کند.

روز چهارشنبه، سناتور دموکرات، اد مارکی، رئیس مشترک گروه کاری تسلیحات هسته‌ای و کنترل تسلیحات، از دولت بایدن خواست اطمینان حاصل کند که ریاض از غنی‌سازی و بازفرآوری مواد هسته‌ای خودداری می‌کند. او در بخش‌هایی از سخنان خود به اظهارات قبلی محمد بن سلمان استناد کرد که گفته بود عربستان سعودی در صورت حرکت تهران به سمت سلاح هسته‌ای در این مسیر گام خواهد گذاشت. وی گفت: مسیر صلح خاورمیانه نباید شامل چشم انداز عربستان سعودی مجهز به سلاح هسته‌ای باشد که منافع آمریکا، متحدان و شرکای خود را در سراسر منطقه تضعیف کند.

پیمان عربستان سعودی و آمریکا دو کشور را موظف می‌کند که برای بازدارندگی و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی با یکدیگر همکاری کنند، اما به این تعهد جنبه معاهده رسمی نمی‌دهد.

زمانی که شرایط سیاسی اجازه دهد، هنوز جایی برای یک توافق امنیتی چندجانبه که در نهایت شامل اسرائیل، بحرین، ایالات متحده و دیگران باشد، وجود خواهد داشت. انتخاب با اسرائیل خواهد بود که چه زمانی آماده پاس دادن توپ به سمت تشکیل کشور مستقل فلسطین باشد.

دیگر خبرها

  • سالیوان: توافق دفاعی آمریکا با عربستان بدون رابطه ریاض با اسرائیل امکان‌پذیر نیست
  • دیدار امیرعبداللهیان با وزرای خارجه مصر و عربستان
  • دیدار وزرای خارجه ایران و عربستان در گامبیا
  • وزرای خارجه ایران و عربستان دیدار کردند
  • توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل!
  • پیام ویژه آمریکا خطاب به عربستان درباره سازش با اسرائیل
  • بلومبرگ: عربستان فعالان منتقد اسرائیل را دستگیر می‌کند
  • احتمال توافق ریاض-واشنگتن بدون عادی‌سازی روابط با اسرائیل
  • چراغ سبز عربستان به اسرائیل با بازداشت حامیان فلسطین
  • بلومبرگ: عربستان دیدگاه‌های ضد اسرائیلی را سرکوب می‌کند